محمد بردیامحمد بردیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

بردیای مامان

تاب و سرسره

1391/1/26 14:27
نویسنده : مامان
421 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عشق من

23/1/91 یعنی چهارشنبه ناچار شدم تا دیر وقت اداره باشم تقریبا 10 ساعت ازت دور بودم وقتی از اداره برگشتم برای اینکه از دلت در بیارم بردمت پارک خاله شقایق و مامان منیره هم اونجا بودند خلاصه من و تو با مامان بابایی رفتیم پارک خیلی هیجان داشتی کلی ذوق می کردی وما برات می زدیمniniweblog.com

و تو هم برامون کلی تو پارک رقصیدی جالب بود ولی از همه جالب تر اینکه برای اولین بار دیدم داری بشکن می زنی !!!!! دو تا دستاتو روی هم گذاشتی و یک انگشتت رو تکون می دادی

niniweblog.com

وااااااااااای همه دیوونه شده بودیم آفرین مهربون!

بعد از اینا بردمت روی سرسره گذاشتمت اونقدر خندیدی که نگو اینم از اولین سرسره!

 

24/1/91 فرداش که دیدم پسر خوبم با اون همه شیرین کاری از پارک و سرسره بازی لذت می بره دوباره تصمیم گرفتم ببرمت پارک زنگ زدم به خاله شقایق و شهرزاد و اونا هم گفتن که توی پارک هستن و من و تو هم رفتیم پیششون ...... عجیب بود!! سرسره دلتو زده بود!!!!!

 

اما از تاب خوشت اومدniniweblog.com

 

 

25/1/91 جمعه توی خونه بودیم که مامانم اینا اومدن  از اونجایی که تو خیلی اهل رقصی برات نی نای نای خوندن و در کمال حیرت دیدم که تو داری یک دستی بشکن می زنی و به جای دو تا انگشت ناخون هاتو به هم می زنی و صدا در میاری دلبرم آفرین واقعا عاشقتم

 

بعد از اونم همون جمعه منو تو و بابارفتیم خیابون بهار و برات تاب خریدیم تا پسر خوبم همه روزه لذت ببره 

 

محمدبردیا جونم تو نفس منی عشق منی دنیامی همیشه برام بخند که توی لبخند تو دارم زندگی می کنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)