راه می ری جوجوی من
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
حالا دیگه راه می ری عزیزم
از این اتاق می ری اون اتاق
از این طرف می ری اون طرف
هی به همه چیز اشاره می کنی می گی:"مامان از این از این" یا " بابایی از این از این"
منو بابا رو دیوووووووونه کردی
پریشب ساعت 12.5 شب داشتی خواب می دیدی و توی خواب گفتی:" بابایی"
خیلی شیرین شدی
مدام اسم ما رو صدا می زنی
انگار از اینکه می تونی راخت کلمه مامان و بابا رو ادا کنی خوشحالی
و انگار از اینکه می تونی بدون هیچ ترسی قدم برداری لذت می بری
یک کلمه جدید هم یاد گرفتی و ما رو دیوونه کردی
" بُ وَّی "
یعنی
پفک!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی