عشق یعنی تو
سلام بردیای من
تو عشقی هستی که هرگز با عشق های دیگه تو دنیا قابل قیاس نیستی آغوشت بوی آرامش میده و دستات بوی اعتماد و بوسه هات بوی عطش
نمی خوام کلیشه ای حرف بزنم اما باور کن فقط با تو خوشبختم وقتی بغلت می کنم بوت می کنم دستاتو می گیرم باهات بازی می کنم احساس می کنم دنیا جای قشنگیه برای زندگی کردن
خیلی بزرگ شدی همه کلمات رو می گی شعر می خونی چقدر به نقاشی علاقه داری و در کل تمام علایق منو داری از بودن با تو لذت می برم تو هم یکی از مهمترین چیزایی که ازش لذت می بری اینه که بشینی کنارم و بگی :" بیا حرف بزنیم " بعد هم سریع میگی:" به ظنرت درو بستی تو تو نیاد اینجا"
به "ظنرت" یعنی به "نظرت"
عاشقتم خودت فکر می کنی تو خیلی از اینکه با من حرف بزنی داری کیف می کنی نمی دونی که داری بزرگترین آرزوی منو برآورده می کنی دلم می خواد همه کارهامو رها کنم و همیشه با هم حرف بزنیم و بازی کنیم
دیروز از اداره که اومدم پیشت تا اومدی بغلم گفتی :" مامان منا من تو رو دوس دارم"
بردیا منم عاشقتم دوستت دارم تو نفس منی عمر منی
ببخشید که تنهات می ذارم و میرم اداره امیدوارم در آینده از این موضوع به بدی یاد نکنی چون من سعی می کنم بقیه روز برات جبران کنم
عشق بی همتای من فقط به روی من بخند
فقط بخند